اخلاق ومنش امام رضا(ع)
اخلاق و منش امام:
خصوصیات اخلاقی و زهد و تقوای آن حضرت به گونهای بود که حتی دشمنان خویش را نیز شیفته و مجذوب خود کرده بود. با مردم در نهایت ادب تواضع و مهربانی رفتار میکرد و هیچ گاه خود را از مردم جدا نمینمود.
یکی از یاران امام میگوید: “هیچ گاه ندیدم که امام رضا (علیه السلام) در سخن بر کسی جفا
ورزد و نیز ندیدم که سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند. هرگز نیازمندی را که میتوانست ن
یازش را برآورده سازد رد نمیکرد در حضور دیگری پایش را دراز نمیفرمود. هرگز ندیدم به کسی
از خدمتکارانش بدگویی کند. خنده او قهقهه نبود بلکه تبسم میفرمود. چون سفره غذا به میان
میآمد، همه افراد خانه حتی دربان و مهتر را نیز بر سر سفره خویش مینشاند و آنان همراه با امام غذا
میخوردند. شبها کم میخوابید و بسیاری از شبها را به عبادت میگذراند. بسیار روزه میگرفت و
روزه سه روز در ماه را ترک نمیکرد. کار خیر و انفاق پنهان بسیار داشت. بیشتر در شبهای تاریک،
مخفیانه به فقرا کمک میکرد.”(اعلام الوری، صفحه 314.) یکی دیگر از یاران ایشان میگوید:
“فرش آن حضرت در تابستان حصیر و در زمستان پلاسی بود. لباس او در خانه درشت و خشن بود،
اما هنگامی که در مجالس عمومی شرکت میکرد، خود را میآراست (لباسهای خوب و متعارف میپوشید).(اعلام الوری، صفحه 315.) شبی امام میهمان داشت، در میان صحبت چراغ ایرادی پیدا
رد، میهمان امام دست پیش آورد تا چراغ را درست کند، اما امام نگذاشت و خود این کار را انجام
داد و فرمود: “ما گروهی هستیم که میهمانان خود را به کار نمیگیریم.”(اصول کافی، جلد 6، صفحه 383.)
شخصی به امام عرض کرد: “به خدا سوگند هیچکس در روی زمین از جهت برتری و شرافت
اجداد، به شما نمیرسد.” امام فرمودند:” تقوی به آنان شرافت داد و اطاعت پروردگار، آنان را بزرگوار ساخت.”(عیون اخبارالرضا، جلد2، صفحه 174.)
مردی از اهالی بلخ میگوید: “در سفر خراسان با امام رضا (علیه السلام) همراه بودم. روزی سفره
گسترده بودند و امام همه خدمتگزاران حتی سیاهان را بر آن سفره نشاند تا همراه ایشان غذا بخورند.
من به امام عرض کردم: “فدایت شوم بهتر است اینان بر سفرهای جداگانه بنشینند.” امام فرمود:
“ساکت باش، پروردگار همه یکی است. پدر و مادر همه یکی است و پاداش هم به اعمال است.”(اصول کافی، جلد 8، صفحه 230.)